یادداشت کارگروه فرهنگی و اجتماعی
انجمن زنان کارآفرین
برای گرامیداشت روز جهانی زن ۱۴۰۰
به قلم: زهرا بهروزآذر
«برابری جنسیتی امروز برای توسعه فردا» موضوعی است که امسال به عنوان شعار روز جهانی زن مطرح شده است و گروههای مختلفی در کشورهای مختلف از دیدگاه خود دراین باره میگویند و مینویسند. واقیعت این است که چالشهایی که درباره هر دو موضوع «توسعه» و «برابری جنسیتی» وجود دارد، اساسی و ضروری است و نیازمند توجه و گفتگوی موثر در عرصههای بینالمللی و منطقهای و ملی است. در بسیار از موارد مانند کار و تولید صنعتی، جمعیت و تولید مثل، غذا و کشاورزی، یا آب، بهداشت و انرژی – مسیرهای توسعه یک جانبه و غیر متوازن غالب شده است که هم ناپایدار است و هم به لحاظ جنسیتی نابرابر.
ناپایداری اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی و نابرابری جنسیتی همزمان با الگوهای صرفا منفعت طلبانه اقتصادی رشد وسیعی پیدا کردهاند و تبدیل به جریان اصلی در شیوه مدیریت بنگاهها و کسب و کارها شدهاند.
مطالعات نشان میدهد، که بین «ناپایداری» و «نابرابرای اجتماعی» در جوامع ارتباط نگرانکنندهای وجود دارد. به طوری که هرچه در جوامع نابرابری جنسیتی بیشتری مشاهده میشود، توجه به موضوعات پایداری توسعه کمتر است. از طرفی فشارهای زیست محیطی ناشی از تغییرات آب و هوا، تنوع زیستی و آلودگی های محیطی، شوکها، استرسها، و بازخوردهای خشن و نگرانکنندهای در جوامع دارند، که ممکن است حقوق و قابلیتهای جنسیتی زنان رابیش از پیش تضعیف کند. و به توسعه نابرابری جنسیتی منجر شود. اما به همین میزان برابری جنسیتی و پایداری نیز میتوانند به شدت یکدیگر را تقویت کنند. ایجاد ارتباط متقابل بین جنسیت و پایداری چیز جدیدی نیست و روایتها و خوانشهای مختلفی دارد. برخی حضور سنتی زنان در کشاورزی و یا توانمندسازی آنان در مدیریت سبز خانهداری را پیونددهنده این دو میدانند و عدهای دیگر، برخورداری از اخلاق مراقبت بالای زنان و تمایل آنها برای مشارکت داوطلبانه در دیدهبانی محیطزیست را به عنوان پیونددهنده این دو مضمون مطرح میکنند. اما واقعیت این است که هرچند این موضوعات درست است اما ارتباط موضوع برابری جنسیتی و پایداری توسعه در این حد، تخفیف نقش زنان در امر توسعه است و شاید حتی به نظر برخی از اندیشمندان حوزه توسعه و مطالعات زنان، انحرافی است که در ترویج این اندیشه رخ داده است. چرا که واقعا موضوع بسیار فراتر از این است و درواقع رفتار و شیوه مدیریتی است که زنان در فعالیتهای اقتصادی خود به عنوان صاحب بنگاه و کسب و کارها و کارآفرینی پیش گرفته و دنبال می کنند، آن چیزی است که نشان دهنده ارتباط بین «برابری جنسیتی» و «پایداری» است. آنها که مسیرهای جایگزینی برای مدیریت سنتی و منفعت گرایانه کسب و کارها پیدا کردهاند و صرفا به دنبال سود و منفعت شخصی نیستند بلکه همزمان به سود و منفعت اجتماعی، محیطزیستی و اخلاقی فکر میکنند و برای آن راهکار دارند. زنانی که از آنها به عنوان کارآفرین اجتماعی یاد میشود که حضورشان در جامعه علاوه بر حل مسایل اجتماعی از طریق ایجاد کسب و کار، میتواند به دگرگونی محیط زیستی نیز منجر شود.
ما باید به دنبال این قهرمانان در جامعهمان باشیم و فضای سیاستی و عملیاتی برای ایدهها و عملکرد آنها ایجاد کنیم امید که این بهانه تقویمی، فرصتی برای قدردانی از زنان کارآفرین اجتماعی کشور و تلاش برای رفع موانع فعالیتی آنها باشد.