معرفی یک کتاب برای تمام افراد مونث در تمام دنیا!؟
نام کتاب: شجاع باش دختر، نه کامل !
نویسنده : ریشما سوجانی
مترجم: شبنم اسماعیلی
انتشارات: میلکان
این کتاب در مورد کمال گرایی دختران و بانوان است، ویژگی که ریشه در کلیشه های رایج تربیتی خانواده ها دارد و به نظر می رسد در تمام کشورها بصورت کم یا بیش، این کلیشه تربیتی جریان دارد و متاسفانه بانوان امروزی هم در تربیت دخترانشان همین کلیشه را ادامه می دهند. کمال گرایی باعث می شود خانم ها انجام فعالیت های مورد علاقه یا دارای توانمندی، بدلیل ترس از کامل نبودن و شکست خوردن یعنی همان کمال گرایی تلقین شده از دوران خردسالی پیشروی نکنند؛ نمی توانند به آرزوهای خود دست یابند و یا حتی به سمت آرزوهای خود حرکت کنند! از جمله کارآفرینی!
ریشما سوجانی (زاده 18 نوامبر 1975) یک حقوقدان و سیاستمدار آمریکایی است. او بنیانگذار سازمان فناوری Girls Who Code که هدف آن افزایش تعداد زنان در علوم کامپیوتر و از بین بردن تفاوت شغلی جنسیتی در آن زمینه است. سجانی اولین زن هندی-آمریکایی (و اولین زن آسیایی) بود که در انتخابات کنگره شرکت کرد(در برابر کارولنی مالونی). وی در سال 2013 به عنوان کاندیدای دموکرات برای مدافع عمومی سیتی در نیویورک شرکت کرد و در رده های ابتدایی سوم شد. پدر و مادر او در اوگاندا زندگی میکنند. در سال 2012 سازمان فناوری ریشما، از طرف مجله Fortune در فهرست افراد موفق زیر 40 سال قرار گرفت.
ریشما کتاب خود را با خاطراتش از مقابله با کمال گرایی و ترسش آغاز می کند و توصیه هایی برای غلبه بر این دو ویژگی ناخوشایند ارایه می نماید. او می گوید: «پسران و مردان با شکست احساس نمی کنند که به آنها ظلم شده است چون از سنین خردسالی آموخته اند که وقتی زمین می خورند باید بلند شوند، تن خود را بتکانند و به راه خود ادامه دهند. سقوط از بالای نردبان، آزمایشگاهی که منفحر شده است، رفتن به قرار ملاقاتی که رد می شود و … اشتباهات کم کم از آنها دور می شود طوریکه زنان به حال آنها و اعتماد به نفس شان غبطه می خورند.» «… زمانی که تمایل داریم بی نقص باشیم هر اشتباه کوچکی، هشدار را به کار می اندازد و ما را فراری می دهد. اکثر اوقات باید این هشدار را نادیده بگیریم، زیرا اخطار خطر واقعی نیست! ببر نیست که به شما حمله کند! اضطراب مدرن شماست. من عاشق توصیه دکتر گراس به بیمارانش هستم، کاری خلاق آنچه اضطرابتان به شما می گوید انجام دهید، اضطراب شما همواره فریاد خواهد زد که بدوید، فرار کنید اما نباید چنین کاری را انجام دهید، اگر اضطراب به شما می گوید که به فلان رویداد بازاریابی نروید چون احساس معذب بودن می کنید، حتما به آن رویداد بروید. اگر شما را وادار می کند قبل از آنکه مادر شوهرتان به آپارتمانتان بیاید، تمام آپارتمان را طی چندین ساعت بشورید و تمیز کنید، مختصر به نظافت آپارتمان بپردازید …»
ریشما در بیان خاطرات خود ضمن توضیح احساسات خود زمانی که تصمیم گرفت کاندید انتخابات کنگره آمریکا شود، نوشته است: «من در دانشکده حقوق درس خونده بودم و در شرکتهای تجاری کار خوبی دست و پا کرده بودم. همچنین من آدم فعال و پر دل و جراتی هستم. اما آدم فعال بودن با آدم پر دل و جرئت بودن خیلی فرق داره. مثلا من سه بار در مصاحبهی دانشکده ی حقوق رد شده بودم و همچنان پافشاری میکردم تا برای داشتن سوابق کامل و ارزشمند به این دانشگاه برم. یا مثلا به شرکتهای تجاری میرفتم و کار میکردم تنها برای اینکه والدینم رو خوشحال کنم هیچ کدوم از این کارها از روی شجاعت انجام نشده بودن. من همیشه دوست داشتم که آدم کاملی باشم؛ دختری که همه ازش راضی بودن چون فکر میکردم اگه دختر کاملی باشم میتونم در زندگی نتایچ کاملی هم بدست بیارم. من هیچ وقت تو زندگی با شجاعت تصمیم گیری نکردم. چرا؟ چون از شکست خوردن میترسیدم. به همین خاطر هم شرکت در انتخابات برای من شجاعت محض بود چون اگه شکست میخوردم فقط پست نمایندگی رو از دست نمیدادم بلکه اعتماد به نفس، جایگاه و شهرتم رو هم از دست میدادم.»