گفتني است وزير اقتصاد ملي مجارستان و سازمان بينالمللي كار اين سمينار را روز 11 ژانويه سال 2013 برگزار كردند. در اين سمينار نمايندگان اجزاء سهجانبه سازندهي سازمان بينالمللي كار در مجارستان و نمايندگان سازمانهاي جوانان جامعه مدني نيز حضور داشتند. توجه به نكات مطرح شده در سخنان گاي رايدر توصيه ميشود. متن انگليسي اين سخنان را ميتوانيد در اينجا بخوانيد. برگردان متن كامل اين سخنراني به شرح زیر است:
اظهارات مديركل سازمان بينالمللي كار در سمينار سه جانبه اشتغال جوانان
دوستان عزيز،
بسيار خرسندم كه اينجا در بوداپست و در اين سيمنار سه جانبهي اشتغال جوانان با شما هستم. من نميتوانم براي شروع امسال به موضوعي مهم تر از اشتغال جوانان، كه اينجا به آن ميپردازيم، فكر كنم.
پنج سال بعد از آغاز بحران جهاني و مالي، سطوح بالا و مستمر بيكاري جوانان در اروپا، افزايش مشكلاتي كه زنان و مردان جوان در دستيابي به شغل شايسته و با ثبات سالها و ماهها بعد از ترك دبيرستان روزانه با آنها دست و پنجه نرم ميكنند، اسباب دغدغه جدي اند و آثار سوء درازمدت بر تمام تار و پود جوامع ما برجاي ميگذارند.
فكر نميكنم آمارها درام انساني و اجتماعي پشت اين ارقام را آشكار كنند.
آخرين دادههاي ما نشان ميدهد كه تأثير بحران جهاني بر بازارهاي كار بر زنان و مردان جوان بيشتر از گروههاي ديگر تلفات بر چا ميگذارد.نزديك 75 ميليون جوان 15 تا 25 در سال 2012 در سطح جهان بيكار بودند و حدود 5/5 ميليون جوان بيكار در اروپا هسند و نرخ منتسوط بيكاري جوانان بالاي 22 درصد است. اين بيش از دو برابر نرخ بيكاري بزرگسالان است. نگراني بيشتر اينكه افزايش بيكاري درازمدت در ميان جوانان در اتحاديه اروپا به مثابه پيامد بحران اقتصادي جهاني است. جوانان در حال حاضر 30 درصد از بيكاري درازمدت در اروپا را نمايندگي ميكنند – كساني كه بيش از 12 ماه در پي كار بودهاند. پيش از اين بحران، اين پديده عمدتاً بزرگسان را تحت تأثير قرار ميداد.
اگر شما در نخستين سال شغلي خود بيكار باشيد، اين روي تمام زندگي شما، روي سلامتي شما تأثير ميگذارد. ما بايد دنبال مشاغل با كيفيت باشيم. جوانان آسيبپذيرترينها هستند، آنان پنج برابر بيش از كارگران بزرگسال در كشورهاي اتحاديه اروپا در معرض كار موقت و پاره وقت هستند.
روشن است، كشورهايي با بازارهاي كار شديداً تقسيم شده با دشواري بيشتري با اين بحران مواجه ميشوند، و ما شاهد افزايش آسيبپذيري جوانان نسبت به بيكاري و فقر هستيم.
برآورد ميشود حدود 14 ميليون جوان، بيش از 15 درصد جوانان اروپا كه بين 15 تا 29 سال دارند، در مقولهاي جا ميگيرند كه اخيراً به آن «هيچكاره» [1] گفته ميشود، كساني كه نه مشغول كاراند نه در آموزش و نه در پرورش هستند، كساني كه شغلي نيافتهاند يا حني ازجستجوي كار نيز مأيوس شدهاند و علاقهي خودشان به بهبود مهارتهايشان را هم كلاً از دست دادهاند. تكان دهنده اين است كه پديدهي «هيچكاره» طي فقط دو سال دو برابر شده است.
ما نميتوانيم و نبايد بگذاريم جلوي چشمان ما اين اتفاق صورت پذيرد.
اكنون زمان اقدام است، اقدامي هدفمند و بيدرنگ، همانطور كه سازمان بينالمللي كار در آخرين كنفرانس بينالمللي خود در ژوئن 2012 آن را درخواست كرد.
فراخوان 2012 سازمان بينالمللي كار براي اقدام به عنوان فراخواني بسيار قوي از سياستگذاران براي پاسخگويي به بحران بيكاري بيسابقهي جوانان مطرح شد. اين فراخوان با يك مجموعه كار از اقدامهاي ممكن و آزمون شده از سراسر جهان همراه بود كه در جريان بحثهاي كنفرانس با جديت و دقت مورد بررسي و مداكره قرار گرفتند.
ما همچنين لازم است به توسعهي مهارتهاي كارآفريني و حقوق كار جوانان كه ميتوانند به آنان در انتقال به كار شايسته، از جمله و به ويژه در دوران بحران، مدد برساند توجه كنيم. ما به سياستهاي بازار كار فعال با هدف جوانان نياز داريم. لازم است نسبت به حق كارگران جوان مراقب باشيم. من، از زمان احتراز اين سمت، بالاترين اولويت را به اشتغال جوانان و به حمايت سازمان بينالمللي كار نسبت به اعضاء در اين عرصه دادهام.
واجب است كه اقدامهاي ضد بحران مناسب براي پيشگيري جوانان از تبعيض در بازار كار در دوردههاي طولاني صورت پذيرد. لازم است آنان را قادر سازيم تا بر كاستيهاي مهارتي خود غلبه كنند، به ويژه براي جوانان كم مهارت و ناتوان، و لازم است از اشتغال آنان از طريق يارانههاي موقت پشتيباني كنيم.
اين اقدامها نبايد كم تر از يك سال باشد؛ دورههاي كوتاهتر ماهيت متزلزل و آسيبپذير اشتغال جوانان را تداوم ميبخشد. همچنين لازم است كه به خاطر آسيبپذيري بالاي و تجربههاي محدود كارگران جوان، حقوق آانان رعايت و محترم شمرده شود و از فعاليتهاي تبعيضآميز جلوگيري به عمل آيد.
براي كشورهايي كه اقدامهاي رياضتي را اجرا ميكنند اينها ساده نيست. مهم است اقدامهاي بازار كار كه جوانان را مخاطب قرار ميدهند از حذف بودجهاي مستثناء شوند و سرمايهگذاري در اين برنامهها افزايش يابد. بايد اين امر را به مثابه سرمايهگذراي تلقي كنيم، و اين سرمايهگذاريها در دراز مدت به صرفه است. سرمايهگذاري در اين عرصهها كم هزينه تر از پرداختن به پيامدهاي ناشي از مزاياي بيكاري، رفتار ضد اجتماعي يا جدايي دائمي تر از بازار كار است.
به همين خاطر است كه من از بسته جديد اقدامهاي پيشنهادي از سوي كميسيون اروپايي در دسامبر گذشته در بروكسل حمايت و استقبال كردم.
من حمايت سازمان بينالمللي كار را توسعه دادهام و با كميسيونر آندور براي همكاري كامل در اجرا و ارزيابي مؤثر اقدامها و طرحهاي متفاوت براي ترويج اشتغل جوانان در سطح اروپا موافقت كردهام.
مايلم تأكيد كنم كه ما همچنين از گفتگوهاي دوجانبه بين سازمانهاي كارفرمايان و كارگران اروپايي براي يك چارچوب نقشه عمل در خصوص اشتغال جوانان حمايت ميكنيم. اجازه ميخواهم تا به وزير اقتصاد ملي مجارستان به خاطر برنامههاي جديدش كه بر اساس آنچه امروز صبح شنيديم به اجرا در ميآيند تبريك عرض كنم. راهبرد ملي جوانان مجارستان براي سالهاي 2009 تا 2024 چالشهايي را اذعان ميكند كه در برابر بازار كار قرار دارند، و اولويتهايي را مورد تأكيد قرا رميدهد كه گروههايي، از جمله افراد مدرسه در رفته، افراد كم مهارت و بدون آموزش، زنان جوان با فرزند و بخش بزرگي از جوانان در اقتصاد غيرثبتي را هدف اقدام خود ساختهاند. اين برنامه همچنين به عرصههاي بالقوه براي عطف توجه، اصلاحات ساختاري در پرورش حرفهاي و توسعه كارآفريني اشاره ميكند. چالش فرا راه چنين رهبردهاي وسيعي به ناگزير، در اجراي آنهاست.
فراخوان براي اقدام سال 2012 سازمان بينالمللي كار در خصوص اشتغال جوانان همچين نوسازي و تقويت گفتگوي اجتماعي براي مواجهه با بيكاري جوانان را نيز درخواست ميكند. كليد استقرار فضاي توانمند ساز براي اجراي موفق سياستهاي بازار كار براي جوانان اقدام سهجانبه است. دولتها، سازمانهاي كارفرمايان و كارگران همه نقش خودشان را دارند كه بايد ايفاء كنند، هم از طريق تحقق مأموريتهاي ويژهي خودشان و هم از طريق فعاليتهاي مشترك متمركز. امروز زمان تقويت گفتگوي اجتماعي و نه تضعيف آن است.
كنفرانس امروز براي ارزيابي پيشرفت در مجارستان و بررسي سرمشقهاي مطلوب از اروپا و از تجربههاي كشور ديگر كه ميتوانند الهام بخش اقدام بيشتر باشند، يك فرصت محسوب ميشود. اجازه دهيد به چند ايدهي مشخص اشاره كنم.
شاگرديها، پرورش مهارتها و برنامههاي پرورش ضمن كار، مانند نظام دو طرفهي استاد شاگردي، ميتوانند شانسهاي جوانان براي كاريابي را توسعه دهند؛ تركيب توسعهي مهارت با تجربه كار. اينها درسهاي عمده تجربه بينالمللي هستند كه اثربخشي ثابت شدهاي حتي در جريان بحران دارند. بررسي شاگردي از سوي سازمان بينالمللي كار كه اخيراً مورد توجه كميته ويژه گروه 20 در خصوص اشتغال جوانان قرار گرفت نشان داد كه شاگرديها براي جوانان كم مهارت ميتواند هزينههاي كار را بري كارگران بيتجربه و كم بهره ور كاهش دهد و اشتغال پديري آنان را در دراز مدت بهبود بخشد.
مداخله دولت در شكل يارانه دستمزد، و ساير مشوقها مانند ماليات و يا بخشودگيهاي تأمين اجتماعي در دوره محدود براي كارفرمايان بخش خصوصي كه جوانان را استخدام كنند، ميتواند به بالا رفتن تقاضاي كار طي كسادهاي اقتصادي مدد برسانند. ارزيابيها نشان ميدهند كه يارانههاي محدود و خوب طراحي شده و خوب هدفگيري كرده تأثير مثبتي بر اشتغال دارند، به ويژه وقتي با پرورش و تجربهي كاري توأم شوند.
ارتقاي كارآفريني، بنگاههاي اجتماعي و تعاونيها ميتوانند، از جمله در دورههاي بحران، گزينههايي براي جوانان فراهم آورند، اگر بتوان بر اعتبار جاري و دسترسي به تأمين مالي در بنگاههاي كوچك و متوسط و بنگاههاي اجتماعي فائق آمد. اين يك راه است كه ميتوان طي كرد.
برنامه اشتغل عمومي، به ويژه در مناطق و جوامع محروم، به عنوان آخرين چاره ميتوانند به شكل گسترده اجرا شوند.
اينها همه عرصههايي با ظرفيت بالاي رشد در مجارستان و ديگر كشورها هستند.
ارزيابي ما نشان ميدهد كه اقدامهاي منفر، هرچند، احتمالاً تأثير محدودي در كوتاه مدت دارند، اما بستههايي از اقدامهاي هدفمند بسيار كارآمد تر هستند. طرحهاي تضمين جوانان نمونهي از اين بستههاي اقدامهاي بازار كار و بخشي از پيشنهاد اعلام شده از سوي كميسيونر آندور در ماه پيش هستند.
سازمان بينالمللي كار نيز كار تداركي قابل توجهي در اين زمينه صورت داده است. ارزيابي ما نشان ميدهد كه طرحهاي تضمين جوانان وقتي دسترسي همه جانه براي پرورش يا اشتغال براي گروه خوب تعريف شده از بيكاران يا كم مهارتيها را فراهم آورد بسيار كارآمدتر هستند.برنامههاي خوش طراحي، با نظامهاي ارايهي خوش كاركرد از طريق خدمات اشتغال و مقامات محلي، و به سوي گروههاي محروم و كم مهارت، نتايج خوبي از جمله در ميان مدت نشان ميدهند.
اغلب از من ميپرسند اما هزينه اين اقدامها چقدر ميشود؟ و من چه پاسخي ميتوانم بدهم؟ اغلب سعي ميكنم با سؤال ديگري به اين پرسش پاسخ بدهم: هزينهي بيفعاليتي، كه به بيكاري درازمدت و به «هيچكاره»ها و سرانجام به جدايي از بازارهاي كار و نهايتاً به جدايي از جامعه اجازه رشد ميدهد چقدر است؟ آيا استطاعت اين هزينهها را داريم؟ نه. نداريم، آنطور كه اينها تخم ناآرامي و خشونت اجتماعي ميپاشند، اميدهاي رشد اقتصادي پايدار و انسجام اجتماعي را نابود ميكنند و به اين ترتيب، خطراتي براي الگوي مدل اجتماعي اروپايي به وجود ميآورند.
بيايد با اين مسأله برخورد كنيم، اينها بسيار لازم اما در شرايط فعلي كاهش تقاضاي كل و ركود جهاني گزينههاي جبراني هستند. تحقيق اقتصادي ما به روشني تأثير عوامل اقتصاد كلان بر اشتغال جوانن را نشان ميدهد: سرمايهگذاري بيشتر، نرخ كمتر بيكاري جوانان، چه در اقتصادهاي صنعتي و چه اقتصادهاي با درآمد متوسط.
مواجهه با چالش بيكاري جوانان يك مسؤليت فوري و اضطراري بريا دولتها، براي سازمانهاي كارفرمايي، و براي سازمانهاي كارگري و براي تمام فعالان جامعه مدني است كه روي جوانان متمركز هستند. يورش موفق به اين مشكل صرفاً يك ضرورت مبرم اقتصادي، اجتماعي و انساني نيست بلكه همچنين يك آزمون است در مورد اينكه ما چه نوع جامعهاي هستيم و ميخواهيم چه نوع جامعهاي باشيم. سازمان بينالمللي كار باور دارد كه فقط از طريق اقدام سه جانبه ميتواند در اين نبرد پيروز شد.
با تشكر از دعوت محبت آميز شما. اميدوارم در تلاشهاي خود موفق باشيد.
[1] در متن اصلي از اصطلاح “NEET” استفاده شده كه سرواژهي اين عبارت است: “Not in Education, Employment or Training“. يعني جواني كه نه درس ميخواند، نه كار ميكند و نه چيزي ياد گيرد. اين اصطلاح ابتدا در انگليس رايج شد اما حالا در ساير كشورها نيز به كار ميشود. معادل مناسب براي چنين كسي در فارسي «هيچكاره» است.
منبع:karafarini.gov.ir 1391/11/03